تخت بلقیس
حضرت سلیمان نبی که ابر و همه حیوانات و اجنه در خدمتش بودند و آن ملک و پادشاهی اش در عالم نظیر نداشت تنها به برکت انگشتری بود که اسم محمد و آل محمد بر نگین آن حک شده بود. وقتی هدهد برای خبر ملکه بلقیس را آورد به حاضرین در مجلس رو کرد و فرمود چه کسی قادر است تخت بلقیس را از یمن به فلسطین بیاورد یکی از سربازان جن او گفت قبل از اینکه از جایت برخیزی و به داخل بروی برایت می آوردم اما وزیرش عاصف بن برخیا که تنها یک حرف از ۷۲ حرف اسم اعظم در نزدش بود گفت من به فاصله یک چشم به هم زدن برایت خواهم آورد .ناگهان حضرت سلیمان تخته عظیم بلقیس را که هزاران کیلومتر فاصله داشت در یک چشم بر هم زدن با آن همه مسافت و فاصله در نزد خود دید .امام صادق علیه السلام می فرماید: علم و دانش ۲۷ حرف است، آنچه تاکنون همه پیامبران آورده اند، دو حرف بیشتر نبوده، مردم تا امروز، جز دو حرف از علم آگاهی ندارند، اما وقتی حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه) قیام نماید ۲۵ حرف دیگر را آشکار می نماید و در میان مردم پخش می فرماید و آن دو حرف را نیز به آن ضمیمه نموده و ۲۷ حرف در میان مردم پخش و نشر میگردد.(۱)
آوردن تخت بلقیس توسط عاصف بوسیله دو حرف از ۲۷ حرف علم و دانشی است که از سوی پیامبران تاکنون آورده شده است .حال در زمان ظهور با آوردن ۲۵ حرف دیگر که نزد قطب عالم امکان حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه می باشد با آن دو حرف افزوده شود چه خواهد شد؟!
معجزان اصحاب کهف
اصحاف کهف هنگامی که به غار پناه بردند احساس آرامش کردند و دست خود را از همه جا کوتاه دیدند و تمام وسایل ظاهری در برابر شان از کار افتاده بود و تنها به رحمت خدا امیدوار بودند. (فَضَرَبْنَا عَلَىٰ آذَانِهِمْ فِی الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَدًا (۱۱) پس ما بر گوش آنها چند سالی پرده بی هوشی زدیم.) سوره مبارکه کهف
۞ وَتَرَى الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَتْ تَزَاوَرُ عَنْ کَهْفِهِمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَإِذَا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَهُمْ فِی فَجْوَهٍ مِنْهُ ۚ ذَٰلِکَ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ ۗ مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ ۖ وَمَنْ یُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِیًّا مُرْشِدًا. آیه ۱۷ سوره کهف
یعنی: گردش آفتاب را چنان مشاهده می کنی که هنگام غروب هم از جانب چپ ایشان دور می گردید و آنها کاملا از حرارت خورشید در امان بودند و این حکایت یکی از آیات الهی است. هر کس را خدا راهنمایی کند او به حقیقت هدایت یافته و هرکس را گمراه گرداند دیگر هرگز برای چنین کسی هیچ یار و راهنمایی نخواهد بود .« وَتَحْسَبُهُمْ أَیْقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ ۚ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ ۖ وَکَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ ۚ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا» آیه ۱۸ سوره کهف
یعنی: و آنها را (اصحاب کهف) بیدار پنداشتی و حال آنکه در خواب بودند و آنان را به پهلوی راست و چپ می گردانیدیم و سگ آنها بر آستانه غار دو دست خود را دراز کرده بود. و اگر کسی بر حال آنها میشد از آنها فرار میکرد و از هیبت و عظمت آنان بسیار هراسان می گردید.
در اینجا نشان می دهد آنها سگی نیز به همراه داشتند که پا به پای آنها راه میرفت، گویی مراقب و نگهبانشان بود. خواب اصحاب کهف آنقدر طولانی شد که به ۳۰۹ سال بالغ گردید، بدین ترتیب خوابی شبیه مرگ و بیداریش همانند رستاخیز ( و کذلک بعثناهم) و اینگونه آنها را بر انگیختیم، یعنی همانگونه که قادر بودیم آنها را در چنین خواب طولانی فرو بریم قادر بودیم آنها را به بیداری باز گردانیم. اما رعب و وحشتی که از مشاهده اصحاب کهف سراسر وجود بیننده را پر میکرد گویی از قلب که کانون اصلی حیات آدمی است نیز سر بر آورده و به تمام ذران وجود آن نفوذ می کرد و هیبت و عظمت و نیروی مرموز معنوی آنها، وحشتی مخوف در دل دشمن بوجود می آورد هنگامی که اراده خدا به چیزی تعلق گیرد از ساده ترین راه، مهمترین نتیجه را پدید می آورد. و این همه معجزات برای بشریت هشداری است جهت بیداری و دعوت به سوی خدا و حجت خدا و یقین به روز رستاحیز.
۱- (بحار الانوار:ج۵۲ص۳۳۶قطره:ج۲ص۷۸۵)
