کمپین بین المللی دعا فقط برای یک نفر با تولیدات رسانه ای در زمینه ی ترویج فرهنگ مهدویت و انتظار فعالیت میکند

داشتن برنامه و قوانین جامع برای جهان/استاد ملایی

داشتن برنامه و قوانین جامع برای جهان/استاد ملایی

شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم

اشاره
یکی دیگر از شرایط تشکیل حکومت عدل جهانی که در حقیقت، زمینه ساز رشد و تعالی انسان هاست، وجود برنامه و قوانینی جامع و کامل است که تضمین کنندۀ سعادت دنیا و آخرت باشد؛ چیزی که در آیات قرآنی مربوط به حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از آن تعبیر به (دِینِ الْحَقِّ)(۱) شده است.
حال سخن این جاست که این برنامۀ جامعه را چه کسی یا کسانی می‌توانند تدوین کنند؟ آیا راه کارهای علم و عقل کافی است؟
حقیقت این است که علم و عقل آدمی به دلایل زیر، ما را از پیامبران و آموزه‌های وحیانی ایشان بی نیاز نمی کند:
محدودیت علم انسان
هر روز شاهدیم که به تعداد دانشکده‌های تخصصی اضافه می‌شود و اختراعات و اکتشافات جدیدی نصیب انسان می‌گردد، اما واگذار کردن انسان به علم و عقل خود در حقیقت، در سنگلاخ قرار دادن و گیج کردن اوست، زیرا فهم، علم و فکر مردم متفاوت است؛
حتی بیشتر درگیری‌ها و اختلافات خطرناک از افراد عاقل و آگاه سرچشمه می‌گیرد! علم و عقلی که مایۀ ایجاد این همه درگیری است، چگونه می‌تواند برطرف کنندۀ نزاع‌ها و تفاوت‌ها باشد؟ هر کسی چیزی را خیر می‌داند که چه بسا دیگری آن را نمی فهمد.
فراوانی موانع شناخت
یکی از بحث‌هایی که در موضوع شناخت مطرح می‌شود، موانع شناخت است. هنگامی انسان، حق را درک می‌کند که مانعی در مسیر شناخت او نباشد. انسان با داشتن عقل، فکر و قدرت تحصیل، گاهی چنان در مسیر طوفان غرایز قرار می‌گیرد که قدرت شناخت واقعیت را از دست می‌دهد.
متأسفانه آن قدر عینک‌های رنگارنگ جلوی چشمان ما قرار می‌دهند که درست تشخیص نمی دهیم! چه بسا چیزهایی را حق می‌بینیم که باطل هستند و چیزهایی را باطل تشخیص می‌بینیم که حق هستند؛ برخی را دوست می‌پنداریم که دشمنند و برخی را دشمن خیال می‌کنیم که دوست هستند. کوتاه سخن آن که، چون انسان محکوم غرایز است و واقعیت‌ها را همه جا چنان که هست، نمی بیند و گاهی برخلاف شناخت صحیح عمل می‌کند، حقّ قانون گذاری ندارد. قرآن کریم می‌فرماید: (ان الحکم الّا للّه) [۲]
علم و عقل آدمی به دلایل زیر، ما را از پیامبران و آموزه‌های وحیانی ایشان بی نیاز نمی کند:
تأخیر در فهم
گاهی به مرور زمان و با پیشرفت علم، دست انسان به واقعیاتی می‌رسد، لکن گناه صدها سال تأخیر دس ت رسی را به عهدۀ چه کسی بگذاریم؟
ده‌ها دستور در اسلام داریم که مرور زمان و پیشرفت علم از روی اسرار آن پرده برداشته، ولی پیروان مکتب انبیا از همان روز اول در مسیری قرار گرفتند که دانشمندان متکی به علم و تجربه، خود پس از قرن‌ها به آن رسیدند.
درک معنویات
انسان با علم، عقل، مشورت و بررسی‌های خود تنها در مسائل محسوس و مادی می‌تواند گام بردارد و راهی را انتخاب کند، اما در شناخت سعادت ابدی و رشد معنوی و تربیت روحی که دست انسان از آن‌ها کوتاه است، جز طریق وحی و راه انبیا راهی ندارد.
کسانی که خود را از مکتب وحی و راه انبیا بی نیاز می‌دانند، برای زندگی خود قوانینی از این قبیل تدوین می‌کنند:
۱. قوانین استبداد فردی که از ارادۀ یک فرد خودکامه سرچشمه می‌گیرد و ضعف، نارسایی، تحمیل، خفقان، تنگ نظری و… به همراه دارد.
۲. قوانین استبداد طبقاتی که تنها یک طبقه آن را وضع می‌کنند، و ناگفته پیداست که این سری قوانین تنها مصلحت یک طبقه و قشر خاص را در نظر می‌گیرد و تحت تأثیر همان طبقۀ حاکم است.
۳. قوانین ملّی که برخاسته از آرای ملّت است؛ خواه این قوانین با حقیقت و مصلحت توأم باشد یا نباشد. دنیای امروز این نوعِ سوم را مترقی ترین قوانین می‌دانند، در حالی که هیچ یک از قوانین بشری جامع و کامل نیست و به همۀ ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان اشراف ندارد، زیرا افرادی که به اتّکای علم و عقل خود برای ما قانون وضع کرده اند، چگونه تمام ابعاد انسان را شناخته و نیازش را دانسته اند؟ آیا به راستی، خیرخواه بشر بوده اند؟ چگونه مطمئن باشیم خطا نکرده اند؟ شاید منافع فرد یا گروه خاصی را در نظر گرفته باشند و محیط و نظام خانوادگی یا قبیله ای یا اقتصادی، مسیر شناخت واقعی آنان را عوض کرده و فشارها و محیط بر قانون گذاری آن‌ها اثر گذاشته باشد. از کجا معلوم که تحت تأثیر غرایز شیطانی و طاغوت‌ها قرار نگرفته اند؟ از کجا مطمئن شویم که بازتاب و عکس العمل این دستورات دیر یا زود به ضرر فرد یا جامعه منتهی نخواهد شد؟

[۱]: توبه، آیه ۳۳
[۲]: انعام، آیه ۵۷

استاد ملایی
ادامه…
قسمت نهم


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *